۱۳۹۳ خرداد ۲۶, دوشنبه

اینجا دلم گرفته


اینجا دلـــــم گرفتـــــه و دلــگیر می زنند

اینجا به عشق وعاطفه شمشیر می زنند

اینجا روال در بــــدری در شـــگفتن است

اینجا شگون هـــــر چه به تقـدیر می زنند

اینجا گـــــره ز کــــار گشـــودن خطــا بُوَد

اینجا گلو بـه زخمـــــه و زنجیـــر می زنند

اینجا طبیـــب نیست کنـــــد التیــــــام کس

اینجا به زخــم هـــا نمک و سیر می زنند

اینجا هـــــــزار کـــار غلـط را ندیدن است

اینجا شـــرف به پایه ای تشــویر می زنند

اینجا هر آنچه نیستی آن می کنند خطاب

اینجا فسانـــــه های بــم و زیــر می زنند

اینجا شکوه و دبدبــــه از فقــر بدتر است

اینجا به خلق طعنــــه و تحقیـــر می زنند

اینجا تـــردد گِلـــــه است و فغـــــان و آه

اینجا به آسمــــان خــــدا تیــــر می زنند

اینجا ز دین سخن نتــــوانی به لب بــری

اینجا ز جهــــل دست به تکفیــر می زنند

اینجا تلاش و با همـــی هرگز بکار نیست

اینجا به سعی و همـدلی تاخیر می زنند

اینجا خـــــدا یاد نــــگردد به ســال و ماه

اینجا زیـــارت است و دمی پیــر می زنند

اینجا سیاه است از دل و تا دیده ها همه

اینجا گنــــه به رنگ و رخ شیــر می زنند

اینجا ز واژه های نیــــــــکو کی بلب برند

اینجا جفنگ و یـــــاوه به تصدیر می زنند

اینجا نفس کشیــــدن اخــــلاق ماتم است

اینجا به نور و روشنـــــی تکدیر می زنند

اینجا ز آبــــــــرو نکنند یــــاد هیـــچ گاه

اینجا سخـن ز آلــتِ تذکیـــــــر می زنند

اینجا به بی ادب شـــدگان وصف میکنند

اینجا کلامی نعــــره و تقــــریر می زنند

اینجا ستمـگر از پدر و مادر هم نیکوست

اینجا فـــریب و تهمت و تذویــر می زنند

اینجا ترانـــــه های خرد خاک می شوند

اینجا به بد روش شده تعــــذیر می زنند

اینجا به عیــــب پوشی ندارند بـــــاوری

اینجا خطـــا به ای ای و تشهیر می زنند

اینجا مکان بـــود و بقـــــا نیست تا ابـــد

اینجا به سر پناه همـــــه تجـیر می زنند

اینجا ز دست دغدغــــــه و شور و ماجرا

محمود را به نالــــه ای شبگیر می زنند

————————-
شنبـــــه ۳۰ حمــل ۱۳۹۳ هجـری آفتابی
که برابر میشود به ۱۹ اپریل ۲۰۱۴ میلادی
ســــرودم
احمد محمود امپراطور

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر