۱۴۰۳ آبان ۱۸, جمعه

شعر و تصویر احمد محمود امپراطور

تصویر: احمد محمود امپراطور 

اینجا به جز سیاهی سیاستمدار نیست

اینجا به غیر دود و غم و انتحار نیست 

اینجا ملا و مفسد و غارتگران یکیست 

اینجا حضور عالم و دانا به کار نیست 

اینجا جمع معامله گر ها نشسته اند 

اینجا به غیر دزدی دیگر کار و بار نیست

اینجا دکان و مندویی درد و ماتم است 

اینجا جوان و پیری یکی استوار نیست 

اینجا گرفته اند نفس را ز کودکان 

اینجا بری شکفتن باغ و بهار نیست 

اینجا گذشته بود که دریا و چشمه داشت

اینجا روانه غیری ز خون جویبار نیست 

اینجا پر است شهر ز معتاد و کیسه بر 

اینجا جوان کاکه و مرد عیار نیست

اینجا زنان و دخترکان را دهند عذاب 

اینجا غرور و عزت بابا مدار نیست 

اینجا برای زندگی تنها شهادت است 

اینجا ز دام حادثه راهِ فرار نیست 

اینجا اگر بخندی ویا گریه سر دهی 

اینجا به ظالمان رسن و چوب دار نیست

اینجا برای محمود و صدها تن دیگر 

اینجا به غیر مرگ دیگر انتظار نیست 

----------------------------------- 

یکشنبه ۱۸ عقرب ۱۳۹۹ خورشیدی 

که برابر میشود به 08 نوامبر 2020 ترسایی 

سرودم 

#احمد_محمود_امپراطور

 خلاصه غزل:

این شعر احمد محمود امپراطور، یک تصویر تلخ و ناامیدانه از وضعیت جامعه‌ای را به تصویر می‌کشد که در آن بی‌عدالتی، فساد، و ظلم بر مردم سایه افکنده است. شاعر با بهره‌گیری از کلمات سنگین و تأثیرگذار، احساسات منفی و دردناک خود را نسبت به نابسامانی‌ها و چالش‌های اجتماعی بیان می‌کند. او به شرایطی اشاره می‌کند که در آن سیاستمداران بی‌تفاوت به درد مردم، فساد و غارت در بالاترین حد، و ظلم بر افراد ضعیف جامعه فراگیر است.


در ابیات مختلف این شعر، نشانه‌هایی از خستگی، ناراحتی، و ناامیدی دیده می‌شود که می‌توان آن را به عنوان صدایی از دل یک جامعه درگیر بحران‌های اجتماعی و اقتصادی درک کرد. همچنین، شاعر با اشاره به مسائلی مانند مشکلات نسل جوان، نابودی ارزش‌ها، و از دست رفتن شادابی و امید در زندگی، تصویری از دشواری‌های روزمره جامعه خود ارائه می‌دهد.


به طور کلی، این شعر بازتابی از اعتراض و درد دل مردم تحت تأثیر شرایط ناگوار است که به خوبی در قالب کلمات و بیان شاعرانه منتقل شده و می‌تواند برای هر شنونده یا خواننده‌ای تأمل‌برانگیز باشد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر