۱۴۰۴ فروردین ۲۰, چهارشنبه

تصویر از مراسم وداع با کاکا اسلام‌الدین غوربندی



تصویر از مراسم وداع با کاکا اسلام‌الدین غوربندی

نزدیک به هشت سال پیش، با مردی آشنا شدم که گویی از تبار عیاران کهن و ساکنان صادق خاک بود؛ کاکا اسلام‌الدین غوربندی.

 مردی با دلی لبریز از مهر و سری پر از صفا. هر بار که مرا می‌دید، با مهربانی‌ای که از ژرفای جانش می‌جوشید، در آغوشم می‌کشید و با صدای پر از محبت زمزمه می‌کرد: «قربانت شوم.»

او نه اهل تجمل بود و نه دل‌بسته‌ی دنیا؛ ساده می‌زیست، اما عظمت انسانیت در رفتار و گفتارش موج می‌زد.

در یک‌سال اخیر، بیماری‌ای جان‌فرسا بر پیکر نازنینش سایه افکند. هر روز نحیف‌تر شد و شعله‌ی جانش آرام‌آرام فرو نشست. دوکتوران نیز درمانده شدند و درمان را بی‌ثمر دانستند.

 تا سرانجام، تقدیر خط پایانی بر دفتر زندگی‌اش کشید و او به دیار باقی شتافت.

امروز، با دلی پراندوه و چشمانی اشک‌بار، به یاد آن مرد بزرگ و لبخند همیشگی‌اش، فاتحه‌ای نثار می‌کنم.

یادش گرامی، راهش پرنور، و روحش آرام.

با اندوه فراوان،

نویسنده: احمد محمود امپراطور

پنج‌شنبه، ۷ حوت ۱۴۰۳ هجری خورشیدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر