![]() |
شاعر و نویسنده: احمد محمود امپراطور |
در وطنم ماندم، چرا که در راه عشق حقیقی، گریزی نیست.
میان فقر و غرور، فقر را برگزیدم—
زیرا عزت از درون میجوشد، نه از زر و زیور.
جاذبهی نانِ بیبرکت و سرزمینهای بیجان، نمیتواند دلِ عارفی را بلرزاند
که جانش در حقیقت لنگر انداخته، نه در آسایش.
من رهپیمای طریق صدقام،
و میهنم قبلهی ارادت من است.
در این سلوک به سوی حق، هرگز سرزمینم را وانگذاشتم—
که هر وجب از این خاک یادآور است، و هر کوه، منزلگاهی مقدس.
حتی اگر روزی سرنوشت مرا به جایی دیگر برد،
دل من همینجا خواهد ماند—در زمینی که عطر حقیقت دارد.
نه با تکبر، بلکه با فروتنیِ عاشقانه،
سر بر آستان وطن خم کردهام.
این فنا نیست—
این پایداریست در جوهر عشق.
با مهر و روشنایی
شاعر و نویسنده:
احمد محمود امپراطور
کابل، افغانستان