۱۴۰۳ بهمن ۳, چهارشنبه

مناجات احمد محمود امپراطور

بسم الله الرحمن الرحیم



ای معبود مطلق،

ای آرام‌بخش اضطراب‌ها

و منبع بیکران عنایات سرمدی،


سپاس که مرا پذیرفتی

و بی‌شائبه،

گنجینه‌های رحمت و نعمتت را

بر وجود کوچک و بی‌مقدارم ارزانی داشتی.

تویی که انوار معرفت را

بر دل‌های تهی از دانایی می‌تابانی

و ظلمت‌کده‌ی اذهان غافل را

با نور حکمت و رأفت روشن می‌کنی.


شاکرم که در نهادم،

این قلب ضعیف و لرزان،

جوشش عشق و شهود را جاری ساختی

و بر زبان ناتوانم

واژگانِ نهادی که جز ذکر تو،

حکایتی از حضور تو نیستند.

هر واژه که از این لبان خاموش

برمی‌آید،

آوایی است به بارگاهِ کبریایت

و هر شعری که از قلم ناتوانم جاری می‌شود،

گامی است لرزان در مسیر حقیقت

و تلاشی کوچک برای دستیابی به ژرفای معنا.


راهنمایم باش،

این بنده‌ی ناتوان و درمانده را

در راه صداقت و پاکدامنی پایدار کن

و از وسوسه‌های بی‌پایان دنیا

و آزمون‌های سنگین آن

در پناه رحمتت محافظت فرما.

مشعل حقیقت را

در دل تاریک و لرزانم بیفروز

تا در سایه‌ی عشقت

رهسپار قرب تو شوم

و دل‌های دیگران را

با یاد نامت آرام بخشم.


پروردگارا،

این دل شکسته و ناتوان را

در دریای وحدت خود غرق کن

و بذر محبت و یگانگی را

در خاک خشکیده‌ی دل‌ها برویان.

بگذار این دنیا،

این سرای گذرا،

باغی شود که از شاخه‌هایش

میوه‌های آرامش و دوستی

برای بندگان نیازمندت فرو ریزد.


مرا که اسیر غرور و خودبینی‌ام،

از بند این زندان آزاد کن

و این روح پریشان

و این جسم ناتوان را

به عشق و لطف بی‌کرانت وابسته ساز.

تا لحظه‌لحظه‌ی این حیات بی‌مقدار

سرشار از نور تو باشد

و آکنده از مهر بی‌حدت.

آمین

نویسنده: احمد محمود امپراطور 

پنجشنبه ۰۴ دلو ۱۴۰۳ خورشیدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر