جامعهای که تنها پس از مرگ فرد به ارزیابی و سنجش ارزشهای انسانی او میپردازد،
عملاً از درک و پذیرش زیباییها و معانی زندگی غافل است
و توجهی به حضور فعال و تاثیرگذار عزیزان در زمان حیات شان ندارد.
در این جوامع، فرد در دوران حیات خود از محبت و توجه بیبهره میماند،
ولی پس از مرگش ناگهان مورد ستایش و تمجید قرار میگیرد. این تضاد میان رفتار و سخن، نشاندهنده تأخیر غیرقابل توجیه در قدردانی از انسانها و تحقق اصول انسانی است.
احترام باید تا واپسین لحظات زندگی به تعویق انداخته نشود. معنای حقیقی زندگی در سایه محبت و در جریان مداوم درک متقابل بهوجود میآید.
جوامعی که عظمت و بزرگداشت را به پس از مرگ فرد محدود میکنند و در حیات او از محبت و توجه خبری نیست،
در واقع دچار یک اختلال فکری و فرهنگی در فهم ارزشهای انسانی هستند.
عشق و قدردانی باید در طول حیات جریان یابد و نه تنها پس از مرگ و در قالب سنگهای سرد و بیروح گورستانها.
این رویکرد اجتماعی، متأسفانه در دهههای اخیر در بسیاری از جوامع، بهویژه در میان مردمان کشور ما، بهطور نگرانکنندهای نهادینه شده است، بهطوری که گویی اهمیت انسان تنها در زمان فقدان او شناخته میشود، نه در لحظات حیات و حضورش.
نویسنده: احمد محمود امپراطور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر