![]() |
شاعر احمد محمود امپراطور |
درود و سپاس بیپایان نثار رهبران فرهیخته و دستاندرکاران ارجمند و توانای
مجلهی وزین ادبی لیراو،
ویژهی پاسداشت زبان و فرهنگ پارسی.
سردبیر فرهیخته: حمیدرضا اکبر شروه
مدیر اجرایی پرتلاش: عبیدالله سنگینوف
دبیر شعر ملل فرزانه: صفیه میلاد
طراح هنرمند: آرین
با نهایت مهر و بزرگواری، غزل مرا شایستهی دیده شدن دانسته و آن را به زیور طبع و نشر آراستند.
چه میشود که بیایی بهارِ من باشی
مه و ستاره و خورشید و یارِ من باشی
در اُستان دلم میکنم مکانت را
به فرش سرخ جگر افتخارِ من باشی
تو بلبلی و به هر جا بهار ناله کنی
تو باغ یاسمن و لاله زارِ من باشی
بغل کنم به هوای تو من خیالاتم
بهشت و دار جهان و دیارِ من باشی
به شور پیرهنت عطرِ عشق ارزن کن
سکون وسوسه ای بیقرارِ من باشی
تو آیی سال نو آید تو آیی عید شود
تو نازنین خوشی روزگارِ من باشی
قدم گذار به چشمانِ خسته از هجران
که فصلِ آخرِ چشم انتظارِ من باشی
تو سال هاست به محمود سوژهای جانم
تو بهترین ز هزاران هزارِ من باشی
--------------
جمعه اول حمل 1404 خورشیدی
که برابر میشود به 21 مارس 2025 میلادی
در روزگار پرآشوبی که بنیانهای زبان، ادب و هنر پارسی دستخوش آسیبهای گوناگون است، این توجه ارزشمند، جای بسی مباهات و دلگرمیست.
باشد که این تلاشهای فرهنگی، چراغ پر فروغ زبان پارسی را هماره فروزان نگاه دارد.
با مهر و ارادت
احمد محمود امپراطور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر