شعر و ادب
۱۳۹۴ اردیبهشت ۳۰, چهارشنبه
لیـــلیء شوق
سر و جان میدهم ات باز مرو لیلیء شوق
که ز من اشتـــر و این بانگ درا می رنجد
امپراطور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
‹
›
صفحهٔ اصلی
مشاهده نسخه وب
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر